Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-03@22:44:08 GMT

«رود» ششم با پویش «کتاب‌رود» از راه رسید

تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۴۱۸۳۵

«رود» ششم با پویش «کتاب‌رود» از راه رسید

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا رود، به مدیرمسئولی مهری بهفر، استاد دانشگاه، شاهنامه‌پژوه و نویسنده نشریه‌ای صرفاً مختص معرفی کتاب است. در رود نه مصاحبه و نه میزگرد و  نه جستارهای کوتاه و بلند، درباره موضوعات روز، مد روز یا جز آن و نه حتی نقد و تحلیل مجزا از کالبد و ترکیب معرفی کتاب منتشر می‌شود. این نشریه به نقد کتاب اختصاص ندارد، زیرا رود به‌عنوان نشریه‌ای ویژه‌ معرفی کتاب می‌خواهد سفره‌ای از خواندنی‌ها پیش چشم خواننده پهن کند نه اینکه بگوید نخواندنی‌ها کدام‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

افزون بر این، مجله رود، به‌عنوان نشریه مختص معرفی و ترویج کتاب، پویشی به راه‌ انداخته است با عنوان «با کتاب‌رود به دورادور ایران می‌رویم». در پویش نخست به چهار کتابخانه عمومی در شهرستان خداآفرین و سیه‌رود جلفا و سه کتابخانهٔ عمومی در جعفرآباد، قاسم‌آباد و سعیدآباد از بخش کلاتان بمپورِ سیستان و بلوچستان ۵۰۰ عنوان کتاب کودک و نوجوان اهدا و به معلمان این مناطق کتاب‌های کلاسیک تقدیم شده است.

ششمین شماره فصلنامه رود مطابق روال معمول شامل بخش‌های مختلفی؛ چون رودک معرفی کوتاه کتاب‌های روز (چاپ اول سال ۱۳۹۹) که در بخش کودک و نوجوان به سال جاری محدود نمی‌شود، رودآورد معرفی و بازخوانی طولانی‌تر کتاب‌های مطرح روز (چاپ اول یا دوم و بیشتر سال‌های اخیر)، رودسنگ معرفی طولانی کتاب‌های دیروز، رودبار بازخوانی کارنامه قلمی متن‌آفرین، رودخوان اندر عوالم کتاب خواندن و آیین و آداب آن و گروه‌ها و حلقه‌های کتابخوانی و رودنامه، فهرست کتاب‌های معرفی‌شده در پایان مجله است که می‌توان این بخش آخر را نوعی فهرست و نمایه به شمار آورد. 

بهفر در سرمقاله ضمن بازبیان هدف از انتشار رود در بخشی می‌نویسد: رود بر این باور است که اگر نقد مستدل و درست باشد، جامعه هدفش اهل آن زمینه مورد نقد است، نه طیف وسیع‌تر مخاطبِ کتاب که می‌خواهد در میان انبوه کتاب‌های منتشرشده دریابد چه کتابی خواندنش برای او ضرورت دارد یا او را خوش می‌آید.  اگر در رود در کنار معرفی کتابْ نقد کتاب منتشر نمی‌شود، برای این است که «حتی شکل درست‌ودرمان نقد را هم به‌اندازه معرفی کتاب مفید و مؤثر نمی‌دانیم و نمی‌خواهیم آتش‌بیار معرکه کتاب باشیم و با جنگ‌افروزی و دعوا در رونق بازار خود بکوشیم.» (ص. ۶)

در رودآرود ششم چه می‌خوانیم؟

این شماره از رود بعد از معرفی کوتاه کتاب‌های روز در بخش رودک به رودآورد می‌رسد و با بازخوانی مهرناز شیرازی روی کتاب دهه‌ی ۴۰ و مشق‌های دیگر آغاز می‌شود، کتاب دهه‌ی ۴۰ و مشق‌های دیگر نوشته شمیم بهار منتقد ادبی و هنری مشهور دهه‌های ۴۰ و ۵۰ خورشیدی است که سال‌ها دست به قلم برده بود و کتاب پارسال توسط نشر بیدگل چاپ شد و تا پایان سال ۹۸ به چاپ چهارم رسید.
کتاب بعدی در این بخش روزنامه خاطرات بهمن میرزا بهاءالدوله است که الناز نجفی نقدی روی آن نوشته این کتاب به همت بهمن بیانی و مجید عبدالعظیم گردآورده و توسط نشر دکتر محمود افشار با همکاری انتشارات سخن برای اولین بار سال ۹۹ به بازار آمده است.
کارنامه خورش یکی دیگر از آثار نشر اطراف است که به کوشش نازیلا ناظمی در سال ۹۹ برای اولین بار منتشر شد و شهرام زرگر نقدی روی این اثر نوشته است. زرگر در بخشی از نقد خود در این مورد می‌نویسد کارنامه خورش علاوه بر یک دستور پخت و پز منبع است مغتنم برای پژوهشگران عرصه‌های زبان‌شناسی، تاریخ‌پژوهی، مردم‌شناسی، مطالعات فرهنگ عامه و... (ص ۴۸).
تلفظ در شعر کهن فارسی نوشته وحید عیدگاه طرقبه که توسط انتشارات دکتر محمود افشار با همکاری نشر سخن منتشر شده دیگر کتابی است که نقدی از آن توسط فاطمه مهری در این شماره نوشته شده است.
مهری در بخشی از نقد خود در این کتاب می‌نویسد: کتاب را می‌توان در دو پاره کلی نگریست. در پاره نخست از تلفظ و راه‌های تشخیص آن، پیشینه پژوهش‌های آوایی بر پایه شعر، کارآمدی روش‌های مدنظر در کتاب، آسیب‌شناسی پرداختن به تلفظ‌ها و مبانی بررسی تلفظ سخن رفته است و در پاره دوم که خود شامل فصول چندگانه‌ای است، ذیل مقالات مرتبط با صامت‌ها و مصوت‌ها و حرکات و سکون، به شیوه مدخل به مدخل به واژه‌هایی پرداخته شده است که بر اساس بررسی‌های مولف در متن‌های منظوم تلفظی متفاوت با تلفظ امروزی داشته و بیش از یک صورت ملفوظ داشتند. (ص ۴۹).
زوال و فروپاشی ساسانیان نوشته پروانه پورشریعتی به ترجمه خشایار بهرامی اثر دیگری است که حنیف قلندری روی آن نقدی نوشته است. همچنین ساسانیان و اعراب نوشته مهناز بابایی را نیز حنیف قلندی در این شماره بازخوانی کرده است. شیر و خورشید/ راه و رسم دنیا نوشته نیکولا بوویه به ترجمه ناهید طباطبایی توسط مریم جلالی فراهانی بازخوانی شده است.
بوویه جهانگرد و عکاس مشهور فرانسوی در سن ۲۶ سالگی سفر خود را از سوئیس آغاز می‌کند و بعد از گذر از یوگسلاوی و ترکیه به ایران می‌رسد، یک سال در ایران می‌ماند و کتاب در انتهای سفر به افغانستان پایان می‌یابد. در کشاکش دین و دولت نوشته عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مولوی‌پژوه مشهور محمدعلی موحد که در سال گذشته چاپ شده و تاکنون به پنج چاپ رسیده است در این شماره از رود توسط سعید رضادوست بازخوانی شده است. 
کتاب وقت شناسی شاهنامه آخرین اثر شاهنامه پژوه مطرح ایرانی جلال خالقی‌مطلق اثر دیگری است که حمیدرضا اردستانی رستمی در این شماره آنرا بازخوانی کرده است. به نوشته اردستانی رستمی این کتاب آخرین پژوهشی است که خالقی‌مطلق پس از ۵۰ سال تحقیق درباره یکی از والاترین دستاوردهای تاریخ و فرهنگ ایران و یکی از شگفت‌انگیزترین پدیده های زبان وادب فارسی یعنی شاهنامه به انجام رسانده است (ص. ۶۰).

اردستانی رستمی در بخشی از نقد خود روی این کتاب نوشته است: بایسته یاد کرده است که این اثر دربردارنده همه واژگان شاهنامه نیست؛ زیرا خوانش بسیاری از واژه‌ها (برای نمونه آمدن، اندر، بالا، پاک، تاب، جام، چنگ، خاک، داغ، راه) نیاز به بررسی ندارند و خوانش آنها برای فارسی‌زبانان روشن است؛ بنابراین در این اثر به واژه‌هایی (همانند پَگاه/ پِگاه، تُوانا/ تَوانا، زُبان/ زَبان، جُوان/ جَوان، پَدرام/ پِدرام، نهفتَه/ نَهفته) پرداخته شده است که درباره خوانش آن یگانگی دیدگاه وجود ندارد؛ البته خالقی در بسیاری خوانش‌های خود احتیاط علمی را نگه می‌دارد و از قید محتمل و محتمل‌تر و نزدیک‌تر استفاده می‌کند. (ص. ۶۰)
اثر دیگری در مورد شاهنامه به نام داستان نامه فرهنگ امثال شاهنامه نیز در این شماره تورق شده است، حمیدرضا اردستانی رستمی نیز این اثر را نوشته فرهاد اصلانی و معصوم پور تقی مفصل تر خوانده است. کتاب آیشمن در اورشلیم گزارشی درباره ابتذال شرق نوشته هانا آرنت که اخیرا منتشر شد و سر و صدایی در بازار کتاب تولید کرد، نیز اثر دیگری است که توسط امیر محمد امینی در این شماره نقد  شده است. ترجمه محمد قاضی از دن‌کیشوت نوشته سروانتس در سال جاری در نشر ثالث به چاپ هفدهم رسید که حسین ترکمن‌نژاد نقدی روی ان نوشته است.
ققنوس و قمری و شکایت عاشق اشعاری از ویلیام شکسپیر در میان چهار شعر کوتاه و بلند روایی وی است؛ این آثار که تاکنون به فارسی ترجمه نشده بودند و به رغم نمایشنامه های شکسپیر توجه منتقدان و مترجمان را به خود جلب نکرده بودند؛ اخیراً توسط امید طبیب‌زاده ترجمه شده است.
ایده آلیست و فلسفه صدرایی نوشته سیدعلی علم‌الهدی، اکرم عسگرزاده مزرعه و زینب شکیبی توسط حسن سید عرب و انجیل به روایت مسلمانان نوشته طریف خالدی ترجمه منصور معتمدی نقد شده‌اند.
بازگشت پدران، پسران و سرزمین مابینشان نوشته هشام مطر به ترجمه شبنم سعیدیان نیز در این شماره بازخوانی شده است. این اثر در سال ۲۰۱۷ جایزه پولیتزر از آن خود کرد. کتاب که به نوعی زندگی‌نامه خودنوشت هشام مطر، دیپلمات فرهیخته و مبارز و فعال ضد رژیم محمد قذافی است، به فهرست نهایی جایزه انجمن ملی منتقدان کتاب آمریکا در بخش زندگی‌نامه خودنوشت نیز راه یافت.
نرگس قندی زاده روی این کتاب نقد نوشته است. کف روزها نوشته بوریس ویان و ترجمه مریم جلالی فرهانی اثری است که حسن امینی آن را بازخوانی کرده و با این جمله آغاز می‌شود: اگر کسی همسرش به آقای ژان پل سارتر علاقه‌مند شود چه باید بکند؟ بوریس ویان رمانی نوشت. میشل، همسر بوریس ویان نویسنده رمان کف روزها از زمان نوشتن این رمان تا پایان عمرش با ژان پل سارتر رابطه داشت (ص. ۸۵)  
یاسوجیرو اوزو فیلمساز مطرح ژاپنی در قرن بیستم در خارج از کشور نیز به اندازه ژاپن مطرح بود. کتاب اوزو و بوطیقای سینما نوشته دیوید بوردول به ترجمه روبرت صافاریان اثری است که به تازگی منتشر شده و کریم نیکونظر نگاهی به این کتاب انداخته است.
ساخت واقعیت اجتماعی نوشته جان سرل ترجمه میثم محمد امینی اخیراً به چاپ چهارم در نشر نو رسیده و مهدی هاتف آن را برای خوانندگان رود خوانده است. وی در بخش از نقد خود روی این کتاب می نویسد: قضاوت خواننده درباره محتوای کتاب هر چه باشد، فرم این نوشتار به باور من مثال‌زدنی است و می‌تواند به منزله سرمشق نگارش های فلسفی به شمار آید هرچه موضوع بحث دشوارتر است، تحلیل و بیان سرل شیوا و روان‌تر است و خوشبختانه ترجمه هیچ لطمه‌ای به آن نزده است و این دقیقاً عکس آن چیزی است که از فیلسوفان در متنی طراز اول انتظار می رود (ص. ۹۰)

مواجهه‌ فمینیسم با تکنولوژی نوشته جوری وایسمن به ترجمه نوشین شاهنده اولین بار در سال جاری به بازار آمد و حسین شیخ رضایی نقدی روی این کتاب نوشته است.
فرزانه کرم‌پور داستان‌نویس و منتقد ادبی نیز شش رمان را برای شماره ششم رو معرفی کرده است. کرم‌پور از ابتدای دهه هفتاد با مجموعه داستان کشتارگاه صنعتی پا به عرصه داستان‌نویسی گذاشت و تا به امروز مستمر در این عرصه فعال بوده است. از او بیش از ۱۰ کتاب از داستان بلند و کوتاه رمان گرفته تا نقد منتشر شده است. وی در این شماره رمان‌های دنیای دیروز خاطرات یک اروپایی نوشته اشتفان تسوایگ به ترجمه مهشید میرمعزی، خیابان کاتالین نوشته ماگدا سابو به ترجمه نصرالله مرادیانی، ترانه ایزا نوشته ماگدا سابو به ترجمه نگار شاطریان، در نوشته ماگدا سابو به ترجمه نصرالله مرادیانی، شهر ممنوعه نوشته ماگدا سابو به ترجمه فریبا ارجمند و زمان دست دوم نوشته سوتلانا الکساندرونا آلکسویچ به ترجمه عبدالمجید احمدی و پرده‌خوان نوشته گرت هوفمان به ترجمه محمد همتی برای خوانندگان نقد کرده است.
شهرام زرگر نیز در ادامه این شماره نگاهی انداخته به کتاب کارگردانی و دراماتورژی؛ سوزاندن در خانه نوشته یوجینو باربا ترجمه محسن تمدنی‌نژاد.
دیوان غربی و شرقی اثر ماندگار ولفگانگ فون‌گوته به ترجمه محمود حدادی اخیراً به چاپ چهارم رسیده است، مصطفی حسینی این اثر را بازخوانی کرده و در بخشی از بازخوانی خود به معرفی ترجمه های مختلف از این دیوان پرداخته و نوشته است: از قرار معلوم شجاع الدین شفا نخستین کسی بود که بر گزیده‌ای از دیوان را ظاهراً از فرانسه به فارسی ترجمه کرد و گام بزرگی در شناساندن گوته و این اثر ماندگار برداشت و در سال ۱۳۲۸ شمسی مصادف با ۱۹۴۹ دویستمین زادروز گوته، مجموعه ترجمه‌گونه‌ای به نام دیوان شرقی ترجمه و روانه بازار نشر شد (ص. ۱۱۸)
وی البته با تمرکز بیشتر بر ترجمه حدادی در ادامه افزوده است: مزیت دیگر کار حدادی تلاش برای حفظ چیدمان ظاهری قطعات و برگرداندن هر سطر آلمانی به یک سطر فارسی است، کاری بس دشوار که کمتر مترجمی می‌تواند از عهده آن به درآید. گذشته از همه اینها حدادی تنها به ترجمه کامل دیوان بسنده نکرده و چند سال بعد جُنگ‌جستاری به قلم گوته‌شناسان برجسته آلمانی به عنوان دیدار غرب و شرق در هجرت گوته (دانشگاه شهید بهشتی ۱۳۸۹) گردآوری و ترجمه کرد «تا بر روی گوشه هایی از گوناگونی این آتش و اندیشه‌» پنجره‌ای عینی‌تر باز کند (ص ۱۱۹).
جهان مکتوب نوشته مارتین پوکنر به ترجمه علی منصوری اثر دیگری است که باهره بروجردی آن را بازخوانی کرده است. شاهنامه‌ی شاه خورشید چهر سنت حمله‌سرایی در ادب پارسی نوشته سیدعلی کاشفی نیز توسط الهام زارع بازخوانده شده است. همچنین محمدمهدی صدرا فراتی نگاهی به کتاب تاملی بر عقب‌ماندگی ما نوشته حسن قاضی‌مرادی دارد.

بخش رودسنگ در این شماره از رود نیز حاوی نقدهای مفصل روی آثار مهمی از جمله داستان من و شعر از نزار قبانی به ترجمه غلامحسین یوسفی و آیین جوانمردی نوشته هانری کربن به ترجمه احسان نراقی است و خوانندگان در بخش رودبار میزبان مرور داستان‌های کوروش اسدی نویسنده ایرانی هستند که به نوعی آثار وی را بازخوانی می‌کند. 

در رود، به‌عنوان نشریه مختص معرفی کتاب، فقط کتاب‌هایی مجال معرفی می‌یابند که نمره قبولی گرفته باشند، و البته بدیهی است که غالباً از نمره کامل خبری نیست.

برچسب‌ها نقد کتاب مجله فرهنگی و هنری مجله ادبی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: نقد کتاب مجله فرهنگی و هنری مجله ادبی نقد کتاب مجله فرهنگی و هنری مجله ادبی اخبار کنکور بازخوانی کرده روی این کتاب معرفی کتاب نقد خود اثر دیگری منتشر شد نقدی روی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۴۱۸۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دعای خیر عباس‌میرزا در حق ناصرالدین‌شاه یک‌ساله: پنجاه سال خوشی‌ها ببیند

یکصد و بیست و هشت سال پیش در چنین روزی، ناصرالدین شاه قاجار در آستانه‌ی مراسم پنجاهمین سال تاج‌گذاری در سال ۱۲۷۵ خورشیدی (برابر با ۱۷ ذیقعده‌ی ۱۳۱۳ هجری قمری) به دست میرزا رضا کرمانی در حرم شاه عبدالعظیم در شهرری مضروب و مقتول شد. یادداشت زیر اشاره‌ای به دوران طفولیت او و دعای خیر پدربزرگش، عباس‌میرزا برای سلطنت پنجاه‌ساله او است.

آقا محمدخان، پادشاه بلاعقب قاجار، پیش از مرگ نابهنگام خود، برادرزاده‌اش باباخان یا همان فتحعلی‌شاه را به ولیعهدی انتخاب کرد. او در زمان حیاتش، علاوه بر تعیین ولیعهدِ خود، جانشین برادرزاده‌اش را هم برگزید؛ آقا محمدخان، دختر فتحعلی‏خان قاجار دولّو را که قبلا برای برادرزاده‏اش باباخان خواستگاری کرده بود، به عقد ازدواج وی درآورد. هدف آقا محمدخان از این وصلت ایجاد التیام میان دو تیره‌ی قاجارها، یعنی قوانلوها و دولوها بود. با این‌که فتحعلی‌شاه فرزندان زیادی داشت، لیکن پسر چهارم او، عباس‌میرزا را که حاصل همین وصلت بود بر فرزند ارشد او، محمدعلی میرزا دولتشاه، ترجیح داد و به ولیعهدی منصوب کرد. بدین‌ترتیب مطابق سنتی که آقامحمدخان بنیان نهاده بود، عباس‌میرزای جوان، به عنوان ولیعهد بر حکومت آذربایجان منصوب شد و همراه میرزا عیسی قائم‌مقام فراهانی (مشهور به قائم‌مقام اول) راهی دارالسلطنه‌ی تبریز شد. زندگی کوتاه اما پر فراز و نشیب عباس‌میرزا عمدتا در جنگ‌های طولانی با روسیه‌ی تزاری و تثبیت مرزها در خراسان بزرگ سپری شد. او که از نوجوانی گرفتار بیماری بود، همواره نگران این موضوع بود که مرگ زودهنگامش (پیش از درگذشت فتحعلی‌شاه) موجب خروج سلطنت از خاندان او وراثت سایر فرزندان شاه شود از این رو در مکاتبات متعدد به خصوص در نامه‌هایی که در سال پایانی عمرش برای شاه یا فرزندش محمدمیرزا نوشته، از این موضوع سخن گفته و فتحعلی‌شاه هم در پاسخ به او اطمینان داده که ولیعهدی از خاندان او خارج نخواهد شد. اما در این میان، چند نامه‌ی غیر رسمی از او به‌جامانده که خطاب به عروس ارشدش (مهدعلیای آینده و مادر ناصرالدین‌شاه) نوشته است. او در این نامه‌ها ضمن احوال‌پرسی‌های رایج، در حق «نور چشم» و نوه‌اش ناصرالدین میرزا دعا کرده که پنجاه سال سلطنت کند!

او در دستخطی به ملکه جهان مادر ناصرالدین‌شاه (مهدعلیا) چنین می‌نویسد: «نور چشم عزیزم ملکه جهان گلین خانم کاغذ شما رسید. از سلامت شما خوشوقت شدم. از نور چشمی ناصرالدین‌میرزا نوشته بودید ملاحظه شد خداوند نگاه‌دار او باد امیدوارم با عزت و شوکت زندگی کند. سادات را محترم بشمارد، رعیت را احترام کند حقوق و خدمات همه نوکران را منظور داشته باشد. به محمدمیرزا هم آنچه نوشته بودم نکند در دنیا گرفتار، آخرت هم نخواهد داشت... زیاده فرمایشی نیست. والسلام.» (ثبت به شماره ۲۹۶ - ۱/۷۲۴/۱ - کتابخانه ملی ایران)

عباس‌میرزا در دستخط دیگری که از مشهد برای مهدعلیا فرستاده، ضمن احوال‌پرسی، دعا می‌کند که ناصرالدین‌میرزای یک‌ساله (در زمان نگارش نامه) پنجاه سال سلطنت کند: «در خراسان تحت قبه حضرت امام ثامن ضامن علیه‌الصلوت والسّلام که دعا مستجاب است دعا می‌کنم خیرها و خوشی‌ها و کامرانی‌ها کند و از پدرش پنجاه سال خوشوقتی‌ها ببیند با نصرت و عزت؛ به شرط آن‌که تمام وصایای مرا رفتار کند...». (لاچینی، ابوالقاسم (۱۳۲۶): احوالات و دستخط‌های عباس‌ میرزا قاجار نایب‌السلطنه، تهران، بنگاه مطبوعاتی افشاری صص ۵۵-۵۶)

او در دستخط دیگری به محمدمیرزا که در همین ایام نوشته، مجددا همین عبارت‌ها را تکرار می‌کند: «در آستان حضرت رضا صلوت‌الله علیه استدعا کردم که دومرتبه آن‌جا شرفیاب شوم و مسئلت عزت و بقای شما و اولاد شما را کرده‌ام... این‌دفعه دعا می‌کنم که سال‌ها شما راحت و با عزت و ناصرالدین‌میرزا در سایه شما سلامت بوده، پنجاه سال بعد از شما خوشی‌ها بیند...». (لاچینی، ص ۵۷)

درواقع منظور عباس میرزا از عبارت «پنجاه سال بعد از شما خوشی‌ها بیند» جانشینی ناصرالدین میرزا به جای پدرش در مقام سلطنت است و همان‌طور که او خواسته بود، شاه آینده، نیم قرن بر تخت سلطنت نشست و نهایتا مصادف با جشن پنجاه‌سالگی سلطنتش به ضرب گلوله‌ی میرزارضا کرمانی جان باخت.

۲۵۹57

*پژوهشگر تاریخ

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901708

دیگر خبرها

  • شوفرهایی که خواننده شدند + فیلم
  • عرضه «پرونده مختارنامه» در نمایشگاه کتاب تهران
  • نهضت ترجمه اشعار فارسی به عربی در خوزستان
  • کتاب شعر «ناله‌های امپراطور» در بروجرد رونمایی شد
  • برنامه‌های جدید کانون پرورش فکری برای بچه‌ها
  • «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند»
  • فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر با ترجمه سید مهدی شجاعی به چاپ ششم رسید
  • رونمایی از ترجمه کتاب جنبش علوی، هجرت رضوی به زبان پشتو
  • دعای خیر عباس‌میرزا در حق ناصرالدین‌شاه یک‌ساله: پنجاه سال خوشی‌ها ببیند
  • سنگ تمام طرفداران بایرن برای قیصر فقید